مکاتب نگارگری ایرانی بر اساس مرکزیت امپراطوری حاکم بر کشور نام گذاری شده است ، یعنی هر جا که محل تمرکز قدرت و تجمع ثروت و مقر حکومت کشور محسوب می شده ، هنرمندان یا خود با آنجا می رفتند یا بدانجا فرا خوانده می شدند. 

مکتب بغداد یا عباسی ( دوره عباسیان ) : نخستین نمونه های نگارگری بعد از اسلام که بیشتر جنبه علمی و فنی داشت در این مکتب ارائه شده است. از خصوصیات این مکتب آن است که تقوش جانوران و اشخاص کمی درشت تر و اغلب کوتاه و پهن و صریح تر به تصویر کشیده شده اند. در مجالس معمولا رنگ زمینه وجود ندارد. چهره افراد نیز به نژاد «سامی» تعلق دارد.
مشهورترین کتب نگارگری شده این مکتب می توان از التریاق ، نسخه قابوس نامه ، کلیله و دمنه ، مقامات حریری ، رسائل اخوان الصفا ، عجایب المخلوقات قزوینی ، دیسقوریدوس ، فی معرفت الخیال الهندسیه نام برد.
مشهورترین نقاش این مکتب « عبدالله بن فضل » می باشد.

مکتب شیراز : ( در سده هشتم ه. ق و هم‌ زمان با حکومت ایلخانان مغول در ایران ، شیراز توانسته بود از حملات مغولان در امان بماند و به این ترتیب محیطی امن برای ادامه سبک کهن نگارگری ایرانی بدون تأثیراتی که به واسطه این تهاجمات بر نگارگری ایرانی چیره شده بود ایجاد کرد و نوآوری‌هایی چند به آن افزود.) این مکتب احیاگر سنت های نقاشی کهن ایران به شمار می رود چرا که خصلت اصیل ایرانی در آثار نگارگری دوباره ظهور می کند و در دوران بعد به اوج خود می رسد. در این مکتب رنگ ها متنوع تر ، پخته تر و لطیف تر شد و رنگ های ارغوانی ، صورتی ، قرمز و سبز های بسیار زنده ، زرد ، زرنیخی ، اخرایی و … به سایر رنگ ها اضافه گشت. از کتب مصور شاخص این مکتب « شاهنامه وزیر قوام الدین » و « مونس الاحرار» می باشد. از نگارگران شاخص این دوره می توان به استاد شمس الدین ، جنید ، باباحیدر ، عبدالحی و فرهاد اشاره کرد.

مکتب جلایری : در مکتب جلایری یا مرکز تبریز-بغداد (که به واسطه حضور حکومت در دو مرکز به این نام خوانده شده) خصوصیات دیداری با حذف عناصر چینی و بیزانسی به سمت تصویر کردن دنیای شاعرانه ، خیالی و آرمانی نقاش می ‌رود. از دیگر خصوصیات این مکتب می‌توان به استفاده از طیف گسترده رنگی و به کارگیری و نمایش بدیع و کامل معماری در نگاره‌ ها اشاره کرد. از شاخص ترین آثار به جا مانده از این مکتب می توان از دیوان خواجوی کرمانی اثر جنید بغدادی به سال 797 ه. ق ، عجایب المخلوقات اثر زکریای قزوینی به سال 790 ه.ق ، کلیله و دمنه اثر نصرالله منشی به سال 775-760 ه. ق و خسرو و شیرین به سال 810-806 ه. ق نام برد.

 مکتب هرات (دوره تیموریان) : شاخص ترین دوره نگارگری ایران محسوب می شود. از نگارگران معروف این مکتب  «مولانا خلیل نقاش» معروف به مانی ثانی می باشد. یکی از زیباترین آثار دوره تیموری و مکتب هرات کلیله و دمنه نوشته نصرالله ابوالمعالی می باشد که توسط خلیل نقاش نگارگری شده است. کتاب جامع التواریخ ( اثر حافظ ابرو ) که ارواقی از یک نسخه آن در موزه رضا عباسی موجود است ، شاهنامه بایسنغری که در موزه کاخ گلستان از آن نگهداری می شود و شاهنامه محمد جوکی که یک نمونه عالی از هنر نگارگری در اواسط دوره تیموری بوده است از آثار مشهور این مکتب به شمار می روند.

برای دیدن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید…

 

مقامات حریری ، مکتب بغداد ( عباسی )

مکتب سلجوقی : از خصوصیات این مکتب آن است که نقوش و تزئینات معمولا به رنگ قرمز رنگ آمیزی شده اند. لباس ها با گل و گیاه نقوشی اسلیمی تزئین شده و همانند مکتب عباسی چین و چروکی بر روی لباس دیده نمی شود. از کتب نگارگری شده شاخص این مکتب می توان از ورقه و گلشاه که شامل ۷۱ صفحه نگاره‌ است و تنها کتابی است که مشخصا مربوط به مکتب سلجوقی است ، سمک عیار ، الاغانی ، خواص الاشجار، شاهنامه توپقاپوسرای و شاهنامه کاما (محفوظ در موسسه شرق‌شناسی کاما در روسیه) نام برد. از نگارگران بنام این مکتب می توان از «ابوتراب» و «فخرالدین حسین بدیع الزمان» نام برد.

مکتب مغول : این مکتب که مکتب تبریز اول نیز مشهور است تلفیقی از نگارگری ایران و چین می باشد. در این مکتب نفوذ طبیعت گرایی چینی بسیار دیده می شود.از جمله آثار به جای مانده از این دوران کتب مصور منافع الحیوان ، جامع التواریخ ، کلیله و دمنه و شاهنامه می باشد. از نگارگران معروف این مکتب می توان از «محمد بن محمد علی توسی کاتب» ، «احمد موسی» ، «مولانا ولی الله» و « امیر دولتیار» نام برد.

از دیدگاه صاحب نظران مکتب هرات به دو دوره تقسیم می شود :

در دوره اول ، نرمی و لطافت ، هماهنگی رنگ های آبی و طلایی و آزادی حرکات و حالات طبیعی انسان ها به خوبی به چشم می خورد و سیکی خیال ، ظریف اندیشی و شعر بر نگاره ها سلطه می یابد. از نمونه های شاخص این دوره «خمسه نظامی» موجود در مجموعه لویی کارتیه پاریس می باشد. در دوره دوم ، نگارگری درخشان تر و لطیف تر از دوره اول جلوه می کند و رنگ ها بسیار متنوع و درخشان می باشند. مشهورترین نگارگر این دوره «کمال الدین بهزاد هراتی» می باشد که او واسطه ای شد برای انتقال هنر نگارگری این مکتب به نگارگری و تصویرگری دوره صفویه. ایشان هم نگارگر شاخص مکتب هرات و هم نگارگر برجسته مکتب تبریز دوم می باشد. آثار متعددی از بهزاد با امضای او و یا منتسب به او به جا مانده است ، از جمله :

تعدادی از نگاره های موجود در یک نسخه بوستان سعدی به سال 839 ه.ق به خط سلطان علی الکاتب ، موجود در کتابخانه ملی قاهره با امضای « العبد »

چهار نگاره در یک مجموعه خمسه امیر خسرو دهلوی به خط محمد بن اظهر و به سال 890 ه.ق که بعدها تصاویری به آن اضافه کردند و سه نگاره با رقم «العبد بهزاد» مشخص شده است.
16 نگاره در خمسه نظامی (مربوط به سال 900 ه.ق)
نگاره «سماع درویشان» ، صورت سلطان بایقرا با حرم و موکبش در باغ
11 نگاره در نسخه خطی بوستان سعدی ، موجود در لندن که به سال 833 ه.ق به تصویر در آمده است.

مکتب بخارا : (بعد از تصرف هرات توسط شاه اسماعیل صفوی ، گروهی از بازماندگان مغول توانستند سلطنت ماوراء النهر از چنگ جانشینانشان بیرون آورده و دولتی تشکیل دهند. بدین ترتیب عده ای از هنرمندان هراتبه بخارا رفتند و مکتب بخارا را تشکیل دادند.) این مکتب حاصل دو گرایش نقاشان هرات و شاگردانشان و گرایش مستقل بخارا بود. محمود مذهب نماینده گرایش مستقل بخارا و مولانا میر علی از جمله هنرمندانی بود که از هرات به بخارا منتقل شده بود. آثاری که در نسخ گوناگونی همچون مخزن الاسرار نظامی ، بوستان سعدی ، بهارستان جامی از آثار محمود مذهب است که تاثیر بسزای این هنرمند را در مکتب بخارا به نمایش می گذارد. از دیگر نگارگران این مکتب می توان از استادانی همچون محمد مقیم ، عوض محمد ، محمد امین ، محمد سلیم و خاجه گدای نقاش نام برد.

از مشخصه های این سبک ، کلاه یا پوشش سر اشخاص است که عبارتند از کلاه ترک دار بلند که قسمت های پایین آن را عمامه ای می پوشاند. همچنین صورت اشخاص به طور انفرادی و مستقل کشیده شده و گروهی از آن ها مرقعاتی دارند. از دیگر ویژگی های این سبک زینت دادن حواشی نسخ خطی به انواع نقش و نگار های دو رنگ طلایی و نقره ای روی زمینه رنگ آمیزی می باشد.

مکتب تبریز (مکتب تبریز دوم) : از مشخصه این مکتب لباس و پوشش سر اشخاص است ؛ از جمله کلاه دوازده تَرک قرمز که روی آن عمامه پیچیده می شد. ضمن ریزه کاری های بسیار آدم ها تنها به تصویر کشیده نمی شدند ، سراسر صفحه نقاشی مملو از تصاویر و ریز نقش ها می باشد. رنگ ها پرمایه و درخشان و پرکشش است. ترکیب بندی چند سطحی از پایین به بالا گسترده شده و غالبا از حد فوقانی قاب بیرون می زند. یکی از نگارگران بزرگ این مکتب (در نیمه دوم قرن دهم) استاد محمدی می باشد که او را استاد رضا عباسی می دانند.
میرزا علی ، مظفرعلی ، آقا میرک ، میرسید علی ، عبدالعزیز ، شیخ مهدی ، دوست محمد ، خواجه عبدالصمد از نگارگران این مکتب می باشند که در این میان شاخص ترین آن ها «سلطان محمد» است که مشهورترین اثرش «معراج پیامبر» نام دارد. از دیگر آثار برجسته این مکتب می توان به شاهنامه بایسنغری ، دیوان حافظ (واقع در مجموعه کارتیه) اشاره کرد.

مکتب قزوین : از نگارگران برجسته این مکتب صادقی بیگ ، سیروس بیگ گرجستانی ، نقدی بیگ ، زین العابدین می باشند.
«شاهنامه قوام ابن محمد شیرازی» از آثار برجسته این مکتب که که دارای 37 نگاره بدون امضا می باشد. این شاهنامه با خط نستعلیق قوام ابن محمد شیرازی در سال 1000 ه.ق  کتابت شده و هم اکنون در موزه رضا عباسی نگهداری می شود.

مکتب اصفهان : ویژگی های این مکتب می توان چنین توصیف کرد که طیف رنگ در این مکتب به قهوه ای ، زرد ، ارغوانی محدود شده ، ترسیم نقوش در جهت خوشنویسی تحول پیدا می کند و همچنین پیکره ها و درختان حجیم تر شده ، ترکیب ها وسعت می یابد ، شخصیت ها کمتر و حالت صحنه ها کم تحرک تر شده و پیکره ها و چهره ها بر خلاف سبک قزوین که باریک و کشیده است ، پف کرده و فربه شده اند. از مشخصات بارز این مکتب عمامه بزرگ با پر و گل است ( در زمان شاه عباس این عمامه رواج یافته بود)

رضا عباسی ، آقا رضا منصور هروی ، آقا رضا منصور کاشی از نگارگران بنام این مکتب می باشند. رضا عباسی در صورت سازی مهارت بسیار داشت و فقط در صورت سازی از سایه استفاده می کرد ، شخصیت های مجالس را کشیده تر و برجسته تر از مکتب تبریز به تصویر در می آورده و به جای این که برای قهرمان ها و اشخاص داستان صورت های خیالی بکشد ، چهره شخصیت های زمان خود را به جای آن ها به تصویر می کشید. سبک او در نقاشی های دیواری در اندازه های بزرگ نیز مشخص و متمایز است . او هنرمندی است که در صورت سازی روی کاشی بعد از دوران سلجوقی مکتب تازه ای را ابداع کرد. شیوه او چنان مورد استقبال قرار گرفت که مکتب اصفهان با نام رضا عباسی مترادف شد و بسیاری این مکتب را با نام او می شناختند.

در موزه متروپولیتن نیویورک دو شاهنامه از دوره شاه عباس یکی به تاریخ 996 ه.ق با 40 نگاره و دیگری به تاریخ 1016-1014 ه.ق با 85 نگاره بزرگ موجود است که بسیاری از خصوصیات کارهای رضا عباسی در آن ها دیده می شود.

چند نمونه از آثار این مکتب :

چند برگ از نسخ متعددی از شاهنامه که به صورت اوراق جدا از هم در موزه رضاعباسی نگهداری می شود.
نسخه ای از شاهنامه که دارای 26 مجلس است و فاقد نام کاتب ، نام راقم و حتی تاریخ است و در گنجینه دوران اسلامی از آن نگهداری می شود.نسخه خطی منظومه یوسف و زلیخا مورخ 1029 ه.ق و نسخه خطی مثنوی جلال الدین رومی که تاریخ 1012 ه.ق را دارد و در « دار الآثار العربیه » نگهداری می شود.نسخه ای خمسه نظامی که قسمت خسرو وشیرین آن 17 صورت را شامل می شود و دارای رقم رضا عباسی است و در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن از آن نگهداری می شود.با رواج نفوذ هنر غرب در دوره صفوی ، نگارگری تحت تاثیر نقاشی های اروپایی قرار گرفت. اولین شخصی که به نگارگری به شیوه اروپایی پرداخت «مولانا شیخ محمد سبزواری» بود ، اما «محمد زمان» معروف ترین نقاشی است که توانسته هم به سبک ایرانی و هم به سبک اروپایی آثار متعددی خلق کند.در دوره افشاریه نگارگری تحولی نمی یابد. کتاب « تاریخ جهانگشای نادری » اثر میرزا محمد مهدی استرآبادی ( به تاریخ 1171 ه.ق و بدون نام کاتب ) از کتب مصور شده در زمان نادر شاه افشار است و تلفیقی از نگارگری ایرانی و نقاشی اروپایی می باشد که تا حدودی مناظر و مرایا در آن لحاظ شده است. از نقاشان بنام این دوران محمد علی بیگ ،محمدعلی ، ابدال بیگ ، داوود نقاش ، محمدرضا هندی و هادی نقاش می باشند.در دوران زندیه بیشترین نگارگری ها بر روی قلمدان ها و قاب های آیینه که لاکی و رنگ روغن بودند انجام می شده و در آن ها نفوذ نقاشی اروپایی کاملا به چشم می خورد. از نگارگران این دوران باید از علی اشرف ، آقا صادق ، آقا زمان ، آقا نجف ، آقا میر نام برد.

مکتب قاجار : نگارگری در دوره قاجاریه را می توان گفت که شامل سه دوره می باشد چرا که در اوایل حکومت قاجار نگارگری بیشتر مایه ایرانی داشته ، در اواسط دوره قاجاریه به طور مساوی از نقاشی ایرانی و نقاشی کلاسیک اروپایی مایه گرفته و در پایان دوره قاجار نفوذ سبک اروپایی در نگارگری بیشتر شده و حتی بسیاری از نقاشان به کپی برداری از استادان نقاشی دوره رنسانسی می پردازند.شیوه نگارگری این دوران بسیار شبیه به رنگ روغن های دوران زندیه است اما وجه تمایز آن ها در رنگ های به کار گرفته شده در تصاویر است و باید گفت که رنگ های غالب در نقاشی های رنگ روغن های قاجاری به سرخ های قرمز تبدیل شده است.
تصویرگری کتاب بار دیگر در این دوران مورد توجه قرار گرفت که از مجلل ترین آن ها نسخه ای از دیوان اشعار مربوط به فتحعلی شاه می باشد که دارای پوشش روغنی ، تذهیب کاری و تزئینات حاشیه ای است. دو نقاشی از چهره فتحعلی شاه و آقا محمدخان نیز کشیده شده که به عنوان هدیه برای شاهزاده انگلیسی فرستاده شد و هم اکنون در کتابخانه سلطنتی ویندسور از آن ها نگهداری می شود.

محمد علی نقاش باشی ، ابوالحسن غفاری معروف به صنیع الملک ( شاگرد محمد علی ) ، میرزا علی اکبر خان نقاش باشی معروف به مزین الدوله ، مهندس الممالک غفاری ، موید الدوله ، مشاور الممالک محمودی  ، محمود خان شریف معروف به ملک الشعرا ، محمد غفاری معروف به کمال الملک از نقاشان به نام دوره قاجار می باشند. کمال الملک با اثر معروف تالار آیینه به شهرت رسید ، با همت او بود که مدرسه صنایع مستظرفه تاسیس شد و شاگردان زیادی را آموزش داد از جمله : اسماعیل آشتیانی ، علی محمد حیدریان ، حسین شیخ ، علی اکبر یاسمی ، علی رخساز ، جمشید امینی و اما از دوران معاصر می توان از نگارگران شاخصی همچون مهین افشان پور ، کلارا آبکار ، شهرزاد صالحی پور ، هادی تجویدی ، زاویه ، مقیمی ، علی کریمی ، علی مطیع ، اکبر تجویدی ، آقا میری ، رستم شیرازی ، مجید مهرگان ، محمد علی رجبی و محمود فرشچیان نام برد.

در حال حاضر نگارگری اسلامی ، جان مایه ای قرآنی دارد که گاه قصص قرآنی و گاه مفهوم کثرت به وحدت را به تصویر می کشد.

به طور کلی می توان شاخص ترین نگارگران ایرانی بعد از مانی ، از «استاد کمال الدین بهزاد هراتی» نگارگر مکتب هرات و تبریز دوم و «استاد محمود فرشچیان» در دوره معاصر نام برد.

مقالات پیشنهادی برای شما: