نگار ( نگاریدن و نگارشتن ) در فرهنگ ها با معانی متعددی چون نقش و نقاشی به کار رفته است. نگارگری ایرانی به عنوان هنری برگرفته از مفاهیمی چون تعالی روح و رسیدن به عالم معنا و جاودانگی با نگرش حقیقت گرا و هنر قدسی در سراسر دنیا شناخته شده است. این هنر از زمان مانیِ نقاش در دوره ساسانی موجودیت می یابد. با ظهور اسلام این هنر تا مدتی دچار توقف شد اما دیری نپایید که ( با تغییراتی ) هنر نگارگری ایرانی ، مبنای نگارگری اسلامی شد. نگارگری یا نقاشی ایرانی دارای ویژگی ها و اصول و ضوابطی مخصوص به خود می باشد که آن را از نقاشی اروپایی و حتی مینیاتور ( که به غلط برای نگارگری به کار برده می شود) متمایز می سازد که در اینجا به مهم ترین ها آن ها اشاره می کنیم :

ویژگی بینشی : پرهیز از واقعیت مشهود و خلق اثری خیالی . هنرمند همواره کوشیده است تا اصل و جوهر صور طبیعی و طرح متجلی در باطن خویش را به تصویر در آورد.
ویژگی مضمونی : نقش مایه های قراردادی بر پایه مضمون های ادبیات حماسی و غنایی.
ویژگی ساختاری :  عدم رعایت بُعد و پرسپکتیو ، عدم رعایت سایه و روشن و همچنین به تصویر کشیدن «فضایی چند ساحتی» که ساختاری است متشکل از ترازها یا پلان های پیوسته و یا ناپیوسته که از پایین به بالا و به اطراف گسترش می باد. هنرمند همواره می کوشد تا بر پایه سنت های تصویری پیش از اسلام و همچنین با بهره گیری از نقاشی چینی به نظام زیباشناختی منسجمی دست یابد و عالمی خیالی را به تصویر بکشد که در اساس مغایر با ناتورالیسم ( طبیعت گرایی ) می باشد.
ویژگی کارکردی : در قالب کتاب یا مُرَقَّع و همچنین دیوارنگاره ( از دوره صفوی به بعد) تجلی می یابد.
ویژگی فنی : ریزه کاری های دقیق
ویژگی های نگارگری در مجموع باعث شده که نگارگران ایرانی از این هنر برای ترسیم تصاویر زیبا و پر مفهوم استفاده کنند. این هنر از دیرباز در کتاب آرایی و دیوارنگاری به کار می رفته و امروزه بیشتر در تابلوها و پرده ها تجلی پیدا می کند.

 

مقالات پیشنهادی برای شما: